گلنور، فراتر از یک شرکت، نمادی از تابآوری ایرانی است. شرکتی که در دل تحریمها، رانتبازها و نوسانات ارزی، نه تنها بقا میکند، بلکه نوآوری میآفریند. شرکتی که به گفته فرشته امینی، مدیر ارشدش، به جای تفکر در حوزه فناوری و نوآوری باید آتشنشانی باشد که هر روز شعلههای آتش افروخته رانتخوار و انگلهای اقتصادی را خاموش کند! دستاوردهایش – از رکورد ۱۸۵ لومن تا صرفهجویی ۱۰۰ مگاواتی

سالن کنفرانس مجتمع مطبوعاتی اصفهان در دوازدهمین روز از آخرین ماه پاییز امسال، میزبان نشست خبری “گلنور” صنعت روشنایی ایران بود. صندلیها یکی یکی پر میشوند؛ بنری خوشرنگ – با لوگویی که شبیه به شعلهای نرم و مدرن است – نام شرکت گلنور را بر دیوار سالن آراسته، و روی میز سخنرانی، یک مدل مینیاتوری از چراغ LED خیابانی میدرخشد، گویی نمادی از امیدی است که مدیران این شرکت برای صنعت میآورند.
این نشست نه فقط یک رویداد رسانهای، بلکه نقطه عطفی در گفتگوی صنعت با جامعه است. شرکت گلنور، که از سال ۱۳۷۳ در دل کویرهای صنعتی ایران ریشه دوانده، امروز میخواهد روایت سه دهه پیشگامیاش را بگوید – روایتی که پر از نور است، اما سایههای چالشهای حاکم بر فضای تولید و کسبوکار هم در آن هویدا است.
محمد امینی، مدیرعامل این ابرصنعت روشنایی، با لبخندی مطمئن در میان مدیران دیگر شرکت نشسته است. کنارش مهدی افیونیزاده، مدیر برند، و فرشته امینی، معاون امور بینالملل، که نگاهی استراتژیک به آینده دارد، بر صندلی تکیه زدهاند. مجتبی شفیعی، معاون تحقیق و توسعه، هم با تبلتی در دست، آماده است تا اعداد و ارقام را به تصاویر زنده تبدیل کند.
نشست با یک ویدئوی کوتاه آغاز میشود: تصاویری از کارخانههای وسیع گلنور در شهرک صنعتی مورچهخورت اصفهان، جایی که خطوط تولید LEDها مثل رگهای زنده یک شهر هوشمند میتپند. صدای راوی میگوید: “گلنور، نه فقط یک شرکت، بلکه نوری برای آینده.” و امینی شروع به صحبت میکند: “دوستان رسانه، امروز اینجا هستیم تا بگوییم صنعت روشنایی ایران نه تنها زنده است، بلکه در حال پرواز است.” کلماتش ساده، اما سنگین؛ گویی میخواهد بار سه دهه تلاش را با یک نفس بگوید.
از یک کارگاه کوچک تا ابر کارخانه خاورمیانه
برای فهمیدن گلنور، باید به عقب برگردیم – به سالهایی که ایران هنوز درگیر جنگ بود و صنعت، بیشتر آرزو بود تا واقعیت. امینی، با صدایی که از تجربه میلرزد، روایت میکند: “ما از یک کارگاه کوچک شروع کردیم، با چند لامپ ساده. اما همیشه به استانداردهای جهانی چشم دوخته بودیم. امروز، گلنور بزرگترین تولیدکننده تجهیزات روشنایی در خاورمیانه است – شرکتی که ۷۰ درصد بازار چراغهای خیابانی ایران را در دست دارد.” اعدادش مثل پرتوهای لیزر، تیز و دقیقاند: ظرفیت تولید سالانه ۵۰۰ هزار چراغ، صادرات به بیش از ۳۰ کشور در پنج قاره، و سهمی ۲۰ درصدی از کل تولیدات که راهی بازارهای جهانی میشود.

شفیعی، معاون R&D، وارد سخن میشود و با یک ارائه ساده اما جذاب، جزئیات فنی گفتههای امینی را باز میکند. “تصور کنید چراغی که ۱۸۵ لومن بر وات بهره نوری دارد – رکوردی ملی که ما زدیم. این یعنی ۳۰ درصد کارآمدتر از رقبای داخلی، و سه برابر بهتر از مدلهای قدیمی SODIUM.” او اسلایدی نشان میدهد: مقایسهای بین یک لامپ سنتی که ۱۰۰ وات میبلعد و LED گلنور که با ۵۰ وات، نوری دو برابر تولید میکند. “طول عمر ۱۰۰ هزار ساعت – معادل ۲۲ سال استفاده روزانه ۱۲ ساعته و کاهش مصرف انرژی تا ۹۰ درصد.” “اینها فقط اعداد نیستند، صرفهجویی ملیاند.”
افیونیزاده، مدیر برند، لایه انسانی داستان را اضافه میکند. “گلنور فقط محصول نمیسازد؛ زندگی میسازد. در پروژههای اصلاح روشنایی شهری – از اصفهان تا مشهد و تهران – ما نور نارنجی قدیمی را به سفید مدرن تبدیل کردیم. نتیجه؟ صرفهجویی معادل یک نیروگاه ۱۰۰ مگاواتی.” او از استادیومهای ورزشی میگوید: “ورزشگاههای تبریز، خرمآباد، فولادشهر، هرمزگان، سیرجان، مس رفسنجان، پارس شیراز، قدس – همه با چراغهای ما روشن شدند. فیفا اولین چیزی که تأیید کرد، نور بود. دیگر نیازی به واردات گرانقیمت نیست.” خبرنگاران با غرور دست میزنند؛ گویی احساس میکنند بخشی از این پیروزیاند.
اما گلنور فقط به آمار بسنده نمیکند. فرشته امینی، با تمرکز بر جنبه اجتماعی، از اشتغالزایی میگوید: “۱۰۰۰ نیروی مستقیم، ۲۰۰۰ غیرمستقیم. و چیزی که ما را متمایز میکند، حمایت از حاشیهنشینان جامعه است. ۵۰ زندانی در کارخانههای ما کار میکنند – برخی حتی اجازه خروج ندارند، اما با آموزش، بخشی از زنجیره تولیدند. و ۲۰۰ نفر دیگر داخل زندانها برای ما فعالیت میکنند.” او مکثی میکند، چشمانش برق میزند: “مشکلاتی بود، اما اصلاح کردیم. این فرهنگ را گسترش میدهیم؛ چون باور داریم صنعت باید پلی به جامعه باشد.” یک خبرنگار میپرسد: “چطور این تعادل را حفظ میکنید؟” امینی پاسخ میدهد: “با آموزش و اعتماد. اینها نه فقط کارگر، بلکه شریکاند.”
اما نور همیشه بدون سایه نیست. بخش دوم نشست، به چالشها میپردازد – چالشی که امینی آن را “سیلابی خاموش” مینامد. “سیاست ارزی چندنرخی، بزرگترین دشمن ماست. چندنرخی یعنی رانت – رانت قدرتمندی که صنعت را زمینگیر میکند.” او با حرارتی که از عمق نگرانی میآید، ادامه میدهد: “سال جاری، فقط یکبیستم نیاز ارزیمان تأمین شد. مواد اولیه الکترونیکی، چیپهای LED، همه وابسته به وارداتاند. نوسانات، محدودیتها، و افزایش هزینه انرژی – اینها زنجیره تولید را فلج کرده.” شفیعی اضافه میکند: “مصرف برق بخش روشنایی، ۳۰ درصد کل تقاضای کشور است. اگر مدیریت نشود، بحران داریم. اما قوانین سختگیرانه وزارت نیرو – که ما از آن استقبال میکنیم – فقط محصولاتی را اجازه تولید میدهد که تستهای IP67 و استانداردهای جهانی را بگذرانند.”

یک خبرنگار با اشاره به بحث رانت ارزی میپرسد: “این رانت چطور کار میکند؟” امینی نفس عمیقی میکشد: “کسانی ارز نیمایی میگیرند، اما با نرخ آزاد میفروشند. اختلاف، جیب عدهای را پر میکند – نه تولیدکننده، نه مصرفکننده. رسانهها باید این را فریاد بزنند. سال آینده، با کمبود شدید مواد اولیه روبرو خواهیم شد.”
جو سالن سنگین میشود. افیونیزاده سعی در تعدیل دارد: “اما ما تسلیم نمیشویم. با همکاری دانشگاهها و مراکز علمی، خودکفایی را افزایش میدهیم. محصولات خورشیدی – ۲۰ هزار اینورتر سالانه – بخشی از این پاسخ است.”
چالشهای دیگر هم مطرح میشود: رقابت ناسالم با محصولات غیراستاندارد چینی، کاهش قدرت خرید مشتریان صنعتی، و مشکلات صادرات – از محدودیتهای بانکی تا تعرفههای مقصد. فرشته امینی میگوید: “صادرات ما رو به رشد است، اما حملونقل بینالمللی و تحریمها، دیوارهاییاند که باید بشکنیم.” یک سؤال چالشی در میان صحبتهای وی مطرح میشود: “پس چرا قیمتها بالا رفته؟” شفیعی پاسخ میدهد: “کیفیت جهانی با قیمت رقابتی – شعار ماست. اما تورم و ارز، دست ما را بسته. با این حال، ۹۰ درصد صرفهجویی انرژی، ارزشش را دارد.”
پرسش خبرنگاران و پاسخ مدیران گلنور قسمت پایانی نشست بود. “برنامهتان برای هوشمندسازی چیه؟” امینی لبخند میزند: “به سمت نور هوشمند میرویم – سامانههای سنسورمحور، که بر اساس ترافیک و هوا، نور را تنظیم میکنند. هدف: سازمانی پیشرو، مقتدر و نوآور همراه با شهری هوشمند، جایی که نور، مثل مغز عمل میکند.”
خبرنگار دیگری میپرسد: “حمایت از ورزش چطور؟” افیونیزاده: “تیم بسکتبال گلنور را راهاندازی کردیم. ورزش، نه فقط تفریح، بلکه سرمایه اجتماعی است. امیدواریم صنایع بیشتری وارد شوند.”
سؤالی درباره اشتغال زندانیان میآید: “چالشهای قانونی چیه؟” فرشته امینی: “ابتدا مقاومت بود، اما با اصلاح قوانین، پیش رفتیم. حالا ۲۵۰ نفر درگیرند – و نتایج، آزادی و مهارت است.” یک خبرنگار جوان میپرسد: “آینده صادرات محصولاتتان را چگونه میبینید؟” شفیعی پاسخ میدهد: “۳۰ کشور صادرات داریم از حاشیه خلیج فارس تا اوراسیا و از غرب تا شرق آسیا، اما هدف ۵۰ مقصد است. با فناوری پاک، مثل LEDهای خورشیدی، بازارهای آفریقا و آسیا را نشانه گرفتهایم.”
گلنور، فراتر از یک شرکت، نمادی از تابآوری ایرانی است. شرکتی که در دل تحریمها، رانتبازها و نوسانات ارزی، نه تنها بقا میکند، بلکه نوآوری میآفریند. شرکتی که به گفته فرشته امینی، مدیر ارشدش، به جای تفکر در حوزه فناوری و نوآوری باید آتشنشانی باشد که هر روز شعلههای آتش افروخته رانتخوار و انگلهای اقتصادی را خاموش کند! دستاوردهایش – از رکورد ۱۸۵ لومن تا صرفهجویی ۱۰۰ مگاواتی – نه فقط فنی، بلکه اجتماعیاند: کاهش بهای قبض برق خانوارها، روشنایی ایمنتر خیابانها، و اشتغال برای جوانان. اما چالش ارزی و وجود رانتبازهای دلاری که همچون انگل به اقتصاد ایران چسبیدهاند و خون تولید و صنعتگر را میمکند، زنگ خطری برای آینده اقتصاد است. اگر سیاستها تغییر نکنند و فاسدان در تور قانون به دام نیفتند، این نور میتواند کمرنگ شود.
گلنور نه تنها چراغ میسازد؛ بلکه امید میآفریند و در این دوره رکود اقتصادی تحمیلی، این آفرینش امید، مستحق حمایتهای بیش از این از طرف مسئولان و جامعه میباشد.
اقتصاد13 آذر, 1404







رستاخیز افضلی: ذوب بدهیها – و اینک پرواز ذوبآهن! – پایگاه خبری پارسیان امروز: […] به گزارش پارسیان امروز؛ این نشست که در تالار آهن شرکت برگزار شد، نه تنها گزارشی از دستاوردها بود، بلکه وعدهای برای بازگشت ذوبآهن به روزهای اوج تولید و سودآوری به شمار میرفت. […]
حمید صادقی: ممکن است ادامه گفتگو در این شرایط هنوز راحت نباشد ولی تا زمانی که بتوانیم به دیالوگ ادامه دهیم، در تلاشیم که به درکی از دیدگاه دیگری برسیم
کاسپین: برخی از الگوهای شخصیتی که به شکل مرسوم، روبروی هم تلقی میشوند عبارتند از: ریسکپذیرها در مقابل کسانی که محافظهکارند
محسن احمدی: موضوعاتی مثل گفتگو در مورد خانواده، سرگرمیها، فیلمها، ورزش و… از جمله این موارد هستند که عموما میتوان در دل آنها نقاط همگرایی را پیدا کرد.